نام ما را ننویسید ، بخوانید فقط
سر این سفره گدا را بنشانید فقط
حُرّم و چکمه سر شانه ام انداخته ام
مادرم را به عزایم ننشانید فقط
صبح محشر به جهنم ببریدم اما
پیش انظار گنهکار نخوانید فقط
پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم
گوشه ای دامن ما را بتکانید فقط
حقمان است ولی جان اباعبدالله
محضر فاطمه ما را نکشانید فقط
گر بنا نیست ببخشید، نبخشید اما
دست ما را به محرم برسانید فقط
سمت آتش ببری یا نبری خود دانی
من دلم سوخته گفتم که بدانید فقط
.
.
.
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
بـگـذار دلـت یـاد کـنـد از مـحـنـی از کـنـج خرابه و غـمِ دلـشـکـنـی افطار کـه شـد رقیه را یـاد کـن و بـا گریـه بـگو: مَن الذی أیتمَنی؟
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت