گفتمش در روز محشر دیده در دنبال کیست ؟

گفت چشم انبیاء سوی علی اصغر است

گفتمش حکم شفاعت را که امضا میکند ؟

گفت سقایی که با حکم حسین سرلشکر است

گفتمش شیعه به دوزخ میرود ؟ غرید و گفت :

آتش دوزخ برای دشمنان حیدر است

گفتمش فلک نجات عالم ایجاد چیست ؟

گفت یک موی حسین بر کل عالم لنگر است

گفتمش رمز نجات شیعیان در چیست ؟ گفت :

شاه عاشوراییان فرمانروای محشر است

گفتمش گویند سوریه ستاد زینب است

گفت آری ، دستیارش یک سه ساله دختر است.....

نوحه زمینه محرم حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام

اصحاب و یاران باوفای آن حضرت

بصورت موضوعی ده شب محرم و مناسبات مرتبط به انضمام 

اشعار روضه منطبق با موضوع و تصویر نوحه که در انتهای

هر موضوع پیشنهاد شده

همراه سبک قابل دانلود      ۱۴۳۴ سروده حقیر

 بند آزاد میل مداح       م.پایدار حسینی

**جهت دریافت متن وسبک نوحه به ادامه مطلب مراجعه نمایید**

دیدم به خواب ، آن آشنا دارد می آید

دیدم كه بر دردم دوا دارد می آید

دیدم كه با شال عزا و چشم گریان

مولایمان صاحب عزا دارد می آید

تو بانی این روضه ای دریاب ما را

آغوش خود بگشا گدا دارد می آید

امشب نمی دانم چه سریّ هست كه اینجا

بوی شهیدان خدا دارد می آید

در این دهه خط مقدم هیئتِ ماست

از جبهه بوی كربلا دارد می آید

اینجا صدای گریه و عطر و مناجات

از سنگر رزمنده ها دارد می آید

آقا سوالی داشتم، از سمت گودال

آوای وا اُمّا چرا دارد می آید

آقا بگو جدّت مراقب باشد آخر

یك خنجر تیز از قفا دارد می آید

آتش به جان خیمه ها افتاده از درد

پایان تلخ ماجرا دارد می آید

همراه با آن قافله با دست بسته

یك خانم چادر سیاه دارد می آید

عباس احمدی

امشب دل رسوای ما

دارد هـــوای کــــــــــــربــلا

گـویا محــــــــــــــــــــــرم آمـــــده

***

در کوچه ها در تکیه ها

بر پـــــــــا شده بزم عـــــــزا

تــــا دم گرفتــــم نـــــام تــــــو را

مـــن هم به عشقـــــت لایـــــق شـدم

بـــــا روضــــــه هایت عاشــــــــق شدم

***

در کوچـــه باغ زندگی

عشــــــــق حسیـــن بن علی

آخـــــــــر شهیـــــــــــــدم می کند

***

از قافله جا مانده ام

در کــــار دل وا مانده ام

عــــــزم شهــــــادت کرده ام

جــــــــــان ودلـــــم را از عزل

نـــــــــذر ولایــــــت کــــــــــرده ام

پرسيدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهي كشيدوگفت:كه ماه محرم است.گفتم: كه چيست

محرم؟باناله گفت:ماه عزاي اشرف اولادآدم است

تحمل می کنم...

سختی پوشیدنش در روزهای گرم تابستان را...

دست و پا گیری اش را...

خاکی شدنش را...

طعنه شنیدن هایش را...

فقط به عشق شما بانو...

سختی های چادر سر کردن من...

از سیلی خوردن در کوچه های مدینه که سخت تر نیست...

دارد زمان آمدنت دیر میشود**دارد جوان سینه زنت پیر میشود

وقتی به نامه عملم خیره مشوی**اشک از دو دیده ات سرازیر میشود

امام هادی النقی (علیه السلام)

امام علی النقی الهادی (علیه السلام) فرمود که خوردن گوشت تن

امام معصوم که از فرزندان فاطمه زهراست، بر درندگان حرام است...

ماموران به دستور حاکم، ایشان را وارد قفس شیرها کردند تا شیر

های درنده، امام را پاره پاره کنند و کلام شان نقض شود.

همین که امام هادی وارد قفس شدند،

شیرها آرام گرفتند

و به پابوس ایشان آمدند

ﺭﻭﺯﯼ ﻋﻤﺮ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺍﻣیرالمومنین علیه السلام ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻨﺪ، ﮔﻔﺖ:ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ...
ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ:
ﺷﯿﺮ
ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ:

ﺍﺯ ﻟﺞ ﺗﻮ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺷﯿﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ.
ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ. ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺍﺳﺖ،
ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺍﺳﺖ...
ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ،
ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﻣﻄﺒﺦ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ،
ﻋﻤﺮ ﻭﻗﺖ ﻧﻬﺎﺭ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺷﯿﺮ ﺍﺳﺖ!ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻭﺩ. ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺷﮏ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ سهمشان ﺳﻢ ﻧﺮﯾﺨﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ شیر ﺑﺨﻮﺭی!
ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮐﺘﮏ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺧﻮﺭﺩ، ﻭ مجبور شد ﺷﯿﺮ ﺭﺍ ﻫﻢ بﺧﻮﺭﺩ.
ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ،
ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﻭﯼ ﮔﻔﺖ: ﺁﺧﺮ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﺪ؟
ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ﺷﯿﺮ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ!
ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ:ﭼﺮﺍ ﻧﻬﺎﺭ ﻫﻢ ﺷﯿﺮ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻫﻢ "ﮐﺘﮏ"!!!!!
ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻦ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯽ. ﮐﺘﮏ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩی!

روحی لک الفداء یا امیر المومنین علیه السلام
مستدرك الوسائل ج1 ص 159 و ص 162
التماس دعا